مرتب سازی پالایش جستجو![]()
ارتباط چند شکلی های ژنتیکی RS964372 و RS8052334 در ژن متالوتیونین 1 ب (MT1B) با خطر ابتلا به سرطان سینه (1402) / عسکری ، محمد جواد، نویسنده
نوع مدرک: متون چاپی سرشناسه عسکری ، محمد جواد، نویسنده شماره بازیابی : BIO gen 62 1402 عنوان : ارتباط چند شکلی های ژنتیکی RS964372 و RS8052334 در ژن متالوتیونین 1 ب (MT1B) با خطر ابتلا به سرطان سینه عنوان موازی : Study of single nucleotide polymorphisms RS964372 and RS8052334 , MT1B gene associated with breast cancer patients among Iranian ancestries ناشر: دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی: اصفهان سال نشر : 1402 صفحه شمار: 114ص شابک/شاپا 25660 یادداشت پایان نامه کارشناسی ارشد:
رشته زیست شناسی سلولی-مولکولی گرایش ژنتیکشناسه افزوده : یوسف نیا ، ساغر، استاد راهنما آبکار ، مرتضی، استاد مشاور توصیفگرها سرطان سینه،ژن MT1B،RS8052334، RS964372، T-ARMS-PCR assayy breast cancer, MT1B gene, RS8052334, RS964372, T-ARMS-PCR assay چکیده : سرطان سینه پنجمین علت مرگ و میر ناشی از سرطان در بین زنان در سراسر جهان است.متالوتیونین ها (MTs) خانواده ای از پروتئین های اتصال فلز هستند که نقش مهمی در حفظ هموستاز یون های فلزی واسطه، تعادل ردوکس در سلول و فرآیندهای سلولی اساسی مانند تکثیر و آپوپتوز دارند.مطالعات ایمونوهیستوشیمی نشان داده است که 26 تا 100 درصد کارسینوم مجرای مهاجم (IDC) پروتئین MT را بیان میکنند. علاوه بر این، بیان متالوتیونئین ممکن است نقش بالقوه ای در محافظت از سلول سرطان پستان در برابر شیمی درمانی برای بقا داشته باشد. در بافتهای پستان، MT عمدتاً در سلولهای اپیتلیال ، میواپیتلیال و بدخیم بیان میشود. شواهد نشان می دهد که تغییرات ژنتیکی در MT-1 ممکن است به افزایش خطر ابتلا به سرطان کمک کند. پلی مورفیسم های ژنتیکی یکی از مواردی هستند که می توانند خطر ابتلا به سرطان سینه را به دلیل تغییر در سطح بیان ژن یا تغییر در ساختار پروتئین تغییر دهند.تاکنون چندین پلی مورفیسم در ژن کد کننده MT1B تعریف شده است. که با انواع سرطان ها ارتباط داشته اند.هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین پلی مورفیسم های (3:c.28+137C>G)RS964372و RS8052334(3:c.95-68T>C) و خطر ابتلا به سرطان سینه در زنان ایرانی است. این مطالعه شامل 100 بیمار مبتلا به سرطان سینه و 100 فرد سالم به عنوان گروه شاهد بود.DNA ژنومی از نمونه های خون استخراج و تعیین ژنوتیپ با استفاده از روش T-ARMS-PCR assay انجام شد و در پایان آنالیز آماری توسط نرم افزار SPSS (آزمون کای اسکوئر) مورد ارزیابی قرار گرفت. مشاهده شد الل CC در rs964372 و الل TC در rs 8052334 با (p value:.085) دارای بیشترین فراوانی و اللAA در rs964372 و الل CC در rs 8052334 با (p value:.068) کم ترین فراوانی را دارا می باشد. تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که پلی مورفیسم های , RS964372 (C>G) واقع در اینترون1 این SNP و RS8052334 (T>C) واقع در اینترون 2 ارتباط معنا داری با ابتلا به سرطان سینه نشان ندادند.با این وجود پلی مورفیسم های RS8052334 (T>C) و RS964372 (C>G)در ژن MT1B ویژگی های پاتوبیولوژیکی مهمی دارند که می توانند در بروز و پیشرفت بیماری های مختلف نقش آفرین باشند.شواهد نشان می دهد که این تغییرات ژنتیکی بر تنظیم بیان ژن MT1B تاثیر گذاشته و در فرآیند های حیاتی از جمله رشد و تمایز سلولی ،پاسخ های التهابی و مقابله با استرس اکسیداتیودخالت دارند.ارتباط این پلی مورفیسم ها با برخی بیماری ها ،از جمله اختلالات التهابی ،سرطانی و متابولیکی ،نشانگر اهمیت آن ها در مسیر های پاتوفیزیولوژیکی مختلف است.لذا تحقیقات آینده بر روی این تغییرات ژنتیکی می تواند درک عمیق تری از نقش ژن MT1B در فرآیند های بیماری زا ارائه داده و مسیر های نوین برای تشخیص،پیشگیری و درمان بیماری های مرتبط فراهم کند لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=14497 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت 25659 BIO gen 62 1402 پایاننامه دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی مرکزی اسناد مرجع غیر قابل امانت ![]()
ارتباط چندشکلی های ژنتیکی rs2758339، rs2842980 وrs5746136 ژن سوپر اکسید دیسموتاز 2 با خطر ابتلا به سرطان سینه (1401) / اسدی ، سارا، نویسنده
نوع مدرک: متون چاپی سرشناسه اسدی ، سارا، نویسنده شماره بازیابی : BIO gen 34 عنوان : ارتباط چندشکلی های ژنتیکی rs2758339، rs2842980 وrs5746136 ژن سوپر اکسید دیسموتاز 2 با خطر ابتلا به سرطان سینه عنوان موازی : Association between genetic polymorphisms of rs2758339, rs2842980 and rs5746136 with The Risk of Breast Cancer ناشر: دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی: اصفهان سال نشر : 1401 صفحه شمار: 99ص شابک/شاپا 24580 یادداشت پایان نامه کارشناسی ارشد :رشته زیست شناسی سلولی -مولکولی گرایش ژنتیک شناسه افزوده : یوسف نیا ، ساغر، استاد راهنما آبکار ، مرتضی، استاد راهنما زمانزاده ، زهرا، استاد مشاور توصیفگرها سرطان سینه، SOD2، rs2758339، rs2842980، rs5746136، PCR-RFLP breast cancer, SOD2, rs2758339, rs2842980, rs5746136 چکیده : سرطان سینه شایع ترین سرطان در بین زنان است که تا یک سوم جمعیت آنها را در طول عمرشان مبتلا می کند. پلی مورفیسم های ژنتیکی می توانند خطر ابتلا به سرطان سینه را به دلیل تغییر در بیان ژن یا ساختار پروتئین تغییر دهند. یکی از عوامل سرطانزا استرس اکسیداتیو است که نقش مهمی در ایجاد سرطان سینه دارد. سوپراکسید دیسموتاز 2 (SOD2) یکی از آنزیم های آنتی اکسیدانی کلیدی است که مسئول سم زدایی گونه های فعال اکسیژن در میتوکندری است و نقش مهمی در حفظ تعادل رادیکال های آزاد در بدن انسان دارد. تاکنون چندین پلی مورفیسم در ژن کد کننده SOD2 تعریف شده است که با انواع سرطان ها ارتباط داشته اند. هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین پلی مورفیسم های rs2758339، rs2842980 وrs5746136 و خطر ابتلا به سرطان سینه در زنان ایرانی است. این مطالعه شامل 100 بیمار مبتلا به سرطان سینه و 100 فرد سالم به عنوان گروه شاهد بود. DNA ژنومی از نمونه های خون استخراج و تعیین ژنوتیپ با استفاده از روشهای PCR و RFLP انجام شد و در پایان آنالیز آماری توسط نرم افزار SSPS صورت گرفت. تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که پلی¬مورفیسم rs5746136 واقع در ناحیه ترجمه نشده (3'UTR) ژن SOD2 با افزایش خطر ابتلا به سرطان سینه ارتباط معنادار دارد، اما پلی¬مورفیسم¬های rs2758339 و rs2842980 ارتباط معناداری با ابتلا به سرطان سینه نشان ندادند. در مجموع نتایج این مطالعه نشان می دهد که پلی¬مورفیسم rs5746136 می تواند به عنوان یک مارکر ژنتیکی در تشخیص سرطان سینه مورد استفاده قرار گیرد لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=13655 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت 24580 BIO gen 34 پایاننامه دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی مرکزی اسناد مرجع غیر قابل امانت ![]()
ارتباط چندشکلی ژنتیکی miR-32 C>A (rs7041716) با خطر ابتلا به سرطان سینه (1401) / امیرآبادی ، سیده زهرا، نویسنده
نوع مدرک: متون چاپی سرشناسه امیرآبادی ، سیده زهرا، نویسنده شماره بازیابی : BIO gen 29 عنوان : ارتباط چندشکلی ژنتیکی miR-32 C>A (rs7041716) با خطر ابتلا به سرطان سینه ناشر: دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی: اصفهان سال نشر : 1401 صفحه شمار: 58ص شابک/شاپا 24575 یادداشت پایان نامه کارشناسی ارشد :رشته زیست شناسی سلولی -مولکولی گرایش ژنتیک شناسه افزوده : یوسف نیا ، ساغر، استاد راهنما آبکار ، مرتضی، استاد راهنما آهنگرزاده ، شهرزاد، استاد مشاور توصیفگرها سرطان پستان،miR32 ،arms PCR ، rs7041716 Breast cancer, MIR32, arms PCR, rs7041716 چکیده : مقدمه: سرطان پستان شایع ترین سرطان تشخیص داده شده در زنان است و رتبه دوم را در بین علل مرگ ناشی از سرطان در زنان دارد. شواهد موجود در پژوهش های مختلف نشان داده است که تحقیقات گذشته و در حال انجام، نتایج زیادی را درمورد مکانیسم های تشخیصی و درمانی در مورد سرطان پستان دارند. این امر به پیشرفت های صورت گرفته در حوزه غربالگری، تشخیص و استراتژی های درمانی درگیر در مدیریت سرطان پستان نسبت داده کمک کرده است. در این مطالعه، به بررسی پیرامون یکی از پلی مورفیسم های تک نوکلئوتیدی (SNP) بالقوه (rs7041716) در ژن غیر کد کننده ی پروتئین miR32 در بیماران سرطان پستان پرداخته شد. درک مکانیسم عملکردی SNP ها در ژن های مختلف کد کننده و غیر کد کننده به یافتن نشانگر های زیستی پیش آگهی دهنده و تشخیصی جدید در بیماران سرطانی کمک می کند.
روش: یافتن فراوانی ژنوتیپی و اللی rs7041716 (C > A) در ژن miR32 توسط متد PCR ARMS صورت گرفت. آنالیز آماری داده های ژنوتیپ و الل و مقایسه ی فراوانی ها در نمونه های سرطان پستان و کنترل توسط نرم افزار SPSS صورت گرفت. محاسبه ی نسبت شانس برای یافتن ارتباط افزایشی یا کاهشی ریسک ابتلا یا پیشرفت سرطان پستان در نمونه های بیماران با الل جهش (C) توسط SPSS صورت گرفت. محاسبه ی مدل های ژنوتیپی غالب، مغلوب و هم بارز نیز برای یافتن بهترین مدل ژنوتیپی بالقوه در rs7041716 و بررسی تاثیر افزایشی یا کاهشی مدل ژنوتیپی مذکور در ریسک ابتلا به بیماری سرطان پستان صورت گرفت.
نتایج: آنالیز آماری داده های ژنوتیپی و اللی نشان دهنده ی افزایش فراوانی الل A و ژنوتیپ AA در نمونه های سرطان پستان نسبت به نمونه های سالم بود. آنالیز نسبت شانس نشان دهنده ی ارتباط مستقیم فراوانی الل A با افزایش ریسک ابتلا به سرطان پستان بود. آنالیز مدل های ژنوتیپی نشان داد که اللA در ژنوتیپ هتروزیگوت (AC) به بیشترین شکل ممکن ریسک ابتلا به بیماری سرطان پستان را افزایش می دهد. این الل در ژنوتیپ AC ریسک ابتلا به بیماری را حدود 2.9 برابر افزایش می دهد.
نتیجه گیری: miR32 به عنوان یکی از ژن های غیر کد کننده ی پروتئین می تواند یکی از ژن های مهم دخیل در افزایش ریسک ابتلا به سرطان پستان محسوب شود. پلی مورفیسم rs7041716 به عنوان یکی از مهم ترین تغییرات نوکلئوتیدی در این ژن است که می تواند ریسک ابتلا به بیماری سرطان پستان را افزایش دهد. درک بیشتر این ناحیه از miR32 می تواند منجر به یافتن یکی از اهداف تشخیصی و درمانی سرطان پستان محسوب شودلینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=13650 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت 24575 BIO gen 29 پایاننامه دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی مرکزی اسناد مرجع غیر قابل امانت ![]()
آنالیز بررسی تغییرات بیان RNAهای طویل غیرکدکنندهی LINC01605 و PLCE1-AS2 در نمونههای سرطان معده با استفاده از آنالیزهای بیوانفورماتیک و آزمایش q-RTPCR (1402) / علیمردانی ، زینب، نویسنده
نوع مدرک: متون چاپی سرشناسه علیمردانی ، زینب، نویسنده شماره بازیابی : BIO gen عنوان : آنالیز بررسی تغییرات بیان RNAهای طویل غیرکدکنندهی LINC01605 و PLCE1-AS2 در نمونههای سرطان معده با استفاده از آنالیزهای بیوانفورماتیک و آزمایش q-RTPCR عنوان موازی : Differential expression and correlation analysis of PLCE1-AS2 and LINC01605 long non-coding RNAs in gastric cancer sample ناشر: دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی: اصفهان سال نشر : 1402 صفحه شمار: 63ص شابک/شاپا 25316 یادداشت پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته ژنتیک شناسه افزوده : آبکار ، مرتضی، نویسنده توصیفگرها بیوانفورماتیک، آنالیز بیومارکر، برهم کنش RNA، سرطان معده، LINC01605 PLCE1-AS. Bioinformatics, Biomarker analysis, RNA interaction, Gastric cancer, LINC01605, PLCE1-AS چکیده : سرطان معده یک بدخیمی بسیار تهاجمی و کشنده است. این سرطان پنجمین تومور شایع و سومین سرطان کشنده در سراسر جهان است. هر سال نزدیک به 1 میلیون مورد جدید سرطان معده (GC) گزارش میشود و حدود نیمی از آنها در چین رخ میدهد. مطالعات در دهه گذشته نشان داده که RNA طولانی غیر کدکننده (lncRNA) ها نقش مهمی در انواع بیماریها از جمله سرطان ایفا میکنند. به عنوان مثال، lncRNA ها میتوانند بر تکثیر سلولی، آپوپتوز، مهاجرت، تهاجم، چسبندگی و غیره در ایجاد بدخیمی تأثیر بگذارند. بیان نابجای lncRNA ها با سرطان معده مرتبط است. در این مطالعه، سطوح بیان LINC01605 های LncRNA و PLCE1-AS2 در بیماران GC با استفاده از آزمایش qPCR و ابزارهای بیوانفورماتیک ارزیابی شد. برای یافتن ژنهای جدید دارای تغییرات بیان در بیماران GC، مجموعه داده ریزآرایه GSE95667 توسط نرم افزار R Studio آنالیز شد. برای تأیید نتایج حاصل از آنالیز ریزآرایه از پایگاههای داده آنلاین GEPIA2 و ENCORI استفاده شد. از ازمایش Real-time PCR برای ارزیابی تغییرات در سطح بیان RNA های انتخابی استفاده شد. در نهایت تجزیه و تحلیلهای آماری دادهها توسط GraphPad Prism انجام شد. بر اساس تجزیه و تحلیل دادههای ریزآرایه، مشخص شد که LINC01605 و PLCE1-AS2 در بیماران GC نسبت به نمونههای کنترل دارای بیان بیشتر است است. تجزیه و تحلیل دادههای PCR qRT- نیز نشان داد که lncRNA PLCE1-AS2 و هم lncRNA LINC01605 در بیماران GC دارای افزایش بیان هستند. ارتباطی بین بیان ژنهای ذکر شده با موقعیتهای کلینیکوپاتولوژیک در نمونههای سرطان معده مشاهده نشد. بر اساس آنالیز Pearson میان سطح بیان LINC01605 و PLCE1-AS2 در نمونههای سرطان معده همبستگی مثبت معنادار قابل توجهی مشاهده میشود. این همبستگی بیانگر اثر احتمالی افزاینده بیان lncRNA های ذکر شده بر بیان یکدیگر است. این دو lncRNA میتوانند بر سطح بیان یکدیگر تأثیر داشته باشند و در کل در تغییر خطر ابتلا به بیماری سرطان معده مؤثر باشند. در مجموع آنالیز ROC به ما نشان داد این دو lncRNA PLCE1-AS2 و LINC01605 به عنوان بیومارکر تشخیصی قابل قبول در تشخیص GC هستند لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=14260 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت 25316 BIO gen پایاننامه دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی مرکزی اسناد مرجع غیر قابل امانت ![]()
آنالیز بیان نسبی RNA های طویل غیر کد کننده SPATA3-AS1 و PTGES2-AS1در نمونه های سرطان روده بزرگ در مقایسه با نمونه های بافت همجوار کنترل (1402) / حیدری ، ثمر، نویسنده
نوع مدرک: متون چاپی سرشناسه حیدری ، ثمر، نویسنده شماره بازیابی : BIO gen 60 1402 عنوان : آنالیز بیان نسبی RNA های طویل غیر کد کننده SPATA3-AS1 و PTGES2-AS1در نمونه های سرطان روده بزرگ در مقایسه با نمونه های بافت همجوار کنترل عنوان موازی : Ralative expression analysis of long non-coding RNAs SPATA3-AS1 and PTGES2-AS1 in the colorectal cancer samples compared to adjacent control samples ناشر: دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی: اصفهان سال نشر : 1402 صفحه شمار: 93ص شابک/شاپا 25630 یادداشت پایان نامه کارشناسی ارشد: ژنتیک شناسه افزوده : زمان زاده ، زهرا، استاد راهنما آبکار ، مرتضی، استاد مشاور توصیفگرها سرطان روده بزرگ، بیوانفورماتیک، LncRNA Colorectal cancer, SPATA3-AS1, LncRNA PTGES2-AS1, in silico analysis چکیده : سرطان روده بزرگ (CRC) چهارمین عامل مرگ و میر در جهان است. این بیماری در مراحل اولیه علایم خاصی ندارد اما پس از رشد تومور علایم آن بروز خواهند کرد. خوشبختانه این سرطان از معدود سرطان هایی است که با تشخیص زودهنگام می توان از نوع بیماری متاستاسیک آن جلوگیری کرد. بیومارکر ها و یا نشانگرهای زیستی می توانند، ابزاری کلیدی برای تشخیص زودهنگام این بیماری در دوره طلایی قبل از شروع علایم باشند. RNA های طولانی غیر کد کننده(LncRNA) میتوانند نقش بیومارکر را ایفا کنند، بنابراین بررسی اینRNA های طولانی میتواند کمک شایانی به درمان و تشخیص زودهنگام این بیماری کند. در این مطالعه، سطوح بیان RNA طولانی غیر کد کننده SPATA3-AS1 و RNA طولانی غیر کدکننده PTGES2-AS1 در بیماران CRC با استفاده از qPCR و بررسی و تجزیه و تحلیل ابزارهای بیوانفورماتیک ارزیابی شد. آنالیز microarray با استفاده از بررسی و آنالیز داده های ریز آرایه پایگاه داده ENCORI انجام شد و مشخص شد، LncRNAهای SPATA3-AS1وPTGES2-AS1 داری تغییرات قابل توجه در سطح بیان هستند. آزمایشReal-time PCR برای ارزیابی تغییرات در سطح بیان lncRNA های انتخابی استفاده شد و نشان داد LncRNAهای SPATA3-AS1وPTGES2-AS1 دارای افزایش بیان معنادار در بیماران سرطان روده بزرگ نسبت به نمونه های سالم بود سپس با استفاده از نرم افزار Prism و بررسی مقدار P.valueوlogFC مشخص شد هر دو lncRNA داری افزایش بیان در نمونه های تومور نسبت به نمونه های سالم است، آنالیز ROC به منظور بررسی پتاسیل بیومارکری انجام شد و نشان داد SPATA3-AS1 به عنوان یک نشانگر ضعیف و PTGES2-AS1 به عنوان یک نشانگر زیستی خوب معرفی گردد. بر اساس آنالیز Pearson میان سطح بیان SPATA3-AS1 و PTGES2-AS1 در نمونه های سرطان روده بزرگ همبستگی مثبت معنادار قابل توجهی مشاهده می شود لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=14466 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت 25629 BIO gen 60 1402 پایاننامه دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی مرکزی اسناد مرجع غیر قابل امانت ![]()
بررسی ارتباط پلی¬مورفیسم های rs6877842، rs10719 و rs642321 در آنزیم Drosha با سرطان پستان (1400) / تقی پور کمال آباد ، ستاره، نویسنده
نوع مدرک: متون چاپی سرشناسه تقی پور کمال آباد ، ستاره، نویسنده شماره بازیابی : BIO gen 24 عنوان : بررسی ارتباط پلی¬مورفیسم های rs6877842، rs10719 و rs642321 در آنزیم Drosha با سرطان پستان عنوان موازی : Relationship Study of rs6877842, rs10719 and rs642321 Polymorphisms in Drosha with Breast Cancer ناشر: دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی: اصفهان سال نشر : 1400 صفحه شمار: 78ص شابک/شاپا 24570 یادداشت پایان نامه کارشناسی ارشد: رشته زیست شناسی سلولی-مولکولی گرایش ژنتیک شناسه افزوده : آبکار ، مرتضی، استاد راهنما رضائی ، حلیمه، استاد مشاور طباطبائیان ، مریم، استاد مشاور توصیفگرها سرطان پستان، DROSHA، rs642321، rs10719، rs6877842 Breast cancer, DROSHA, rs642321, rs10719, rs6877842 چکیده : سرطان پستان شایع¬ترین سرطان در میان زنان سراسر جهان و عامل اصلی مرگ ناشی از سرطان می¬باشد. میزان بروز سرطان پستان در کشورهای در حال توسعه رو به افزایش است. پلیمورفیسمهای تک نوکلئوتیدی (SNPs) در مسیرهای بیوسنتز microRNA ممکن است منجر به کاهش یا افزایش عملکرد microRNA شده که به نوبه خود میتواند به عنوان یک عامل سرطانزا یا سرکوبکننده تومور عمل نماید. اختلال در ژن¬های مسیر بیوژنز microRNA در شروع و پیشرفت چندین سرطان انسانی از جمله سرطان پستان مشاهده شده است. SNP ها در ژن¬های مسیر بیوژنز microRNA با خطر سرطان پستان مرتبط هستند. یکی از مهم¬ترین ژن ها در این زمینه DROSHA می¬باشد. مطالعات قبلی نشان داده است که rs642321، rs10719 و rs6877842به طور قابل توجهی با خطر ابتلا به سرطان¬های مختلف مرتبط است. در این مطالعه مورد-شاهدی از 100 فرد مبتلا به سرطان پستان و 100 فرد سالم برای ارزیابی ارتباط بین این پلی¬مورفیسم¬ها در DROSHA و خطر ابتلا به سرطان پستان استفاده شد. DNA ژنومی از نمونه های خون استخراج شد. از تکنیک ARMS PCR برای ارزیابی rs10719 و rs6877842 و از تکنیک Tetra ARMS PCR برای بررسی rs642321 توسط پرایمرهای طراحی شده، استفاده شد. آنالیز آماری توسط نرم افزار SPSS صورت گرفت. تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که پلی¬مورفیسم rs642321 واقع در ناحیه ترجمه نشده (3'UTR) ژن DROSHA با افزایش خطر ابتلا به سرطان پستان مرتبط است. اما پلی¬مورفیسم¬های rs10719 وrs6877842 ارتباطی با ابتلا به سرطان پستان نشان ندادند. در مجموع، نتایج ما نشان داد که وجود پلیمورفیسم rs642321در آنزیم DROSHA میتواند نشانگر تومور مناسبی در بیماران مبتلا به سرطان پستان باشد لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=13645 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت 24570 BIO gen 24 پایاننامه دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی مرکزی اسناد مرجع غیر قابل امانت ![]()
بررسی ارتباط چندشکلی تک نوکلئوتید rad51 (rs2928140 G>C،rs5030789 A>C)با خطر ابتلابه سرطان پستان (1403) / رئیسیان ، مائده، نویسنده
نوع مدرک: متون چاپی سرشناسه رئیسیان ، مائده، نویسنده شماره بازیابی : BIO gen 63 1403 عنوان : بررسی ارتباط چندشکلی تک نوکلئوتید rad51 (rs2928140 G>C،rs5030789 A>C)با خطر ابتلابه سرطان پستان عنوان موازی : Association between genetic polymorphisms ofrs2928140 and rs5030789 in rad51 with The Risk of Breast Cancer ناشر: دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی: اصفهان سال نشر : 1403 صفحه شمار: 77ص شابک/شاپا 25692 یادداشت پایان نامه کارشناسی ارشد :
رشته ژنتیک مولکولیشناسه افزوده : آبکار ، مرتضی، استاد راهنما زمان زاده ، زهرا، استاد مشاور توصیفگرها - SNP سرطان پستان- RAD51-rs2928140 –rs5030789 Breast cancer, RAD51, SNP, rs5030789, rs2928140, چکیده : سرطان سینه شایع ترین علت مرگ و میر ناشی از سرطان در زنان و دومین علت شایع مرگ ناشی از سرطان, در سراسر جهان است. در مناطقی که تا همین اواخر نرخهای پایین بیماری داشتند، آمار مبتلایان در حال افزایش است. یکی از عوامل خطر در ارتباط با پلی مورفیسم ژنتیکی است. در این مطالعه، ارتباط پلیمورفیسمهای rs5030789 و rs2928140 در ژن Rad51 با سرطان پستان و برخی عوامل بالینی در 100 نمونه مبتلا به سرطان سینه بررسی شد. ابتدا DNA از نمونه ها استخراج شد و کیفیت استخراج، مورد بررسی و تایید قرار گرفت. پس از طراحی پرایمر، ناحیه حاوی پلی مورفیسم مدنظر با کمک روش ARMS-PCR تکثیر شد و نتایج با استفاده از ژل آگارز مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت نتایج مورد آنالیز آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد که این دو واریانت با عوامل بالینی از جمله سن، BMI، سابقه خانوادگی، نوع و درجه هیستولوژیک، اندازه تومور و متاستاز ارتباط معناداری نداشتند. همچنین تفاوت معناداری بین ژنوتیپهای مختلف و شاخص توده بدنی (BMI) یا سن بیماران مشاهده نشد. این یافتهها با برخی از مطالعات قبلی که نشان دادهاند پلیمورفیسمهای RAD51 نقش مستقیمی در فاکتورهای فردی مانند BMI ندارند، همخوانی دارد. در این مطالعه سابقه خانوادگی سرطان پستان نیز بررسی شد حاملان آلل C در rs5030789 و rs2928140 در بین بیماران با سابقه خانوادگی سرطان پستان بیشتر دیده شدند، اما این اختلاف از نظر آماری معنادار نبود، نتایج این پژوهش نشان میدهد که اگرچه پلیمورفیسمهای مورد بررسی تأثیر مستقیمی بر پارامترهای بالینی سرطان پستان نداشتند، اما این به معنای بیتأثیر بودن کامل آنها نیست. مطالعات جامعتر با درنظر گرفتن عوامل محیطی، ژنتیکی و تعاملات چندگانه و با تعداد نمونه بیشتر میتوانند درک بهتری از نقش این ژن در سرطان ارائه دهند و به پیشبرد روشهای تشخیصی و درمانی هدفمند کمک کنند لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=14528 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت 25692 BIO gen 63 1403 پایاننامه دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی مرکزی اسناد مرجع غیر قابل امانت ![]()
بررسی بیان متفاوت RNAهای طویل غیرکد کننده linc02288 و linc01285 در نمونههای سرطان معده با استفاده از آنالیزهای بیوانفورماتیک و آزمایش qRT-PCR (1402) / تجویدی ، فاطمه، نویسنده
نوع مدرک: متون چاپی سرشناسه تجویدی ، فاطمه، نویسنده شماره بازیابی : BIO gen 56 1402 عنوان : بررسی بیان متفاوت RNAهای طویل غیرکد کننده linc02288 و linc01285 در نمونههای سرطان معده با استفاده از آنالیزهای بیوانفورماتیک و آزمایش qRT-PCR عنوان موازی : Different Expression Evaluation of Long Non-Coding RNAs linc02288 and linc01285 in Gastric Cancer Samples Using Bioinformatics Analysis and qRT-PCR Test ناشر: دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی: اصفهان سال نشر : 1402 صفحه شمار: 56ص شابک/شاپا 25577 یادداشت پایان نامه کارشناسی ارشد: گرایش ژنتیک شناسه افزوده : آبکار ، مرتضی، استاد راهنما زمان زاده ، زهرا، استاد مشاور توصیفگرها سرطان معده، lncRNA،LINC02288 ،LINC01285، qRT-PCR، بیوانفورماتیک Gastric cancer, LncRNA, LINC02288, LINC01285, qRT-PCR, Bioinformatics چکیده : سرطان معده چهارمین رتبه را در مرگ و میر ناشی از سرطان دارد. یکی از روشهای عملی برای پیشگیری، مدیریت و کنترل بدخیمیهایی مانند سرطان، بررسی وضعیت پروفایل بیان ژن است. lncRNAها تنظیم کننده های مهمی در فرآیندهای سلولی هستند که این فرایندها معمولاً در سرطان معده به درستی تنظیم نمی شوند. همچنین، بیان نابجای lncRNA ها با سرطان معده در ارتباط است و بعضی ازlncRNA ها می توانند در تشخیص و پیش آگهی نقش داشته باشند. در این مطالعه، سطوح بیان RNA طولانی غیر کدکننده (lncRNA) LINC02288 و LINC01285 در بیماران سرطان معده با استفاده از آنالیزهای بیوانفورماتیکی و آزمایش qPCR ارزیابی شدند. سنجش کمی RNA با استخراج آنها از نمونههای بافتی انجام شد. در فاز بعد، سنتز cDNA و طراحی پرایمر برای هریک از lncRNAها صورت گرفت. سپس، سطح بیان نسبی هر lncRNA بین بافت توموری و سالم با استفاده از سیستم Real-Time PCR تعیین شد. در نهایت، با بهرهگیری از نرمافزار GraphPad Prism تجزیه و تحلیلهای آماری دادهها انجام شد. نتایج حاصل از آنالیز microarray نشان داد که نمونههای مورد بررسی، کیفیت مناسبی داشته و این دو lncRNA دارای افزایش بیان معناداری در نمونههای بیمار نسبت به نمونههای سالم میباشند. برای تایید نتایج حاصل از آنالیز دادههای microarray، از پایگاه دادهی ENCORI استفاده شد. نتایج نشان داد که بیان هر دو lncRNA در نمونههای سرطان معده نسبت به نمونههای سالم دارای افزایش بیان معنادار هستند. پس از استخراج RNA و سنتز cDNA، جهت ارزیابی تغییرات در سطح بیان lncRNAهای منتخب از ازمایشReal-time PCR استفاده شد. ارزیابی نشان داد که بیان معنادار lncRNAهای LINC02288 و LINC01285 در بیماران سرطان معده نسبت به نمونههای سالم افزایش یافته است. از طرفی، ارتباطی میان بیان lncRNAهای اشاره شده با موقعیتهای کلینیکوپاتولوژیک در نمونههای سرطان معده مشاهده نشد. آنالیز Pearson نیز نشان داد که میان سطح بیان LINC02288 و LINC01285 در نمونههای سرطان معده همبستگی مثبت معناداری وجود ندارد. در مجموع نتایج نشان داد که هر دو lncRNA میتوانند به عنوان نشانگر زیستی قابل قبول برای نمونههای سرطان معده معرفی شوند لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=14414 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت 25577 BIO gen 56 1402 پایاننامه دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی مرکزی اسناد مرجع غیر قابل امانت ![]()
بررسی تغییرات بیان RNAهای طویل غیرکد کننده¬ی MIR3142HGوSLC12A5-AS1در نمونه¬های سرطان روده بزرگ درمقایسه با نمونههای بافت جوار کنترل با استفاده از آنالیزهای بیوانفورماتیک و آزمایش qRT-PCR (1402) / مختاری ، نسیم، نویسنده
نوع مدرک: متون چاپی سرشناسه مختاری ، نسیم، نویسنده شماره بازیابی : BIO gen 61 1402 عنوان : بررسی تغییرات بیان RNAهای طویل غیرکد کننده¬ی MIR3142HGوSLC12A5-AS1در نمونه¬های سرطان روده بزرگ درمقایسه با نمونههای بافت جوار کنترل با استفاده از آنالیزهای بیوانفورماتیک و آزمایش qRT-PCR عنوان موازی : Expression change analysis of long non-coding RNAs MIR3142HG and SLC12A5-AS1 in the Colorectal cancer samples compared to adjacent control samples ناشر: دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی: اصفهان سال نشر : 1402 صفحه شمار: 68ص شابک/شاپا 25659 یادداشت پایان نامه کارشناسی ارشد :رشته سلولی و مولکولی گرایش ژنتیک شناسه افزوده : آبکار ، مرتضی، استاد راهنما زمان زاده ، زهرا، استاد مشاور توصیفگرها بیوانفورماتیک،SLC12A5-AS1، سرطان کولورکتال،MIR3142HG، .qRT-PCR Bioinformatics, SLC12A5-AS1, Colorectal Cancer, MIR3142HG,
Real time PCR.چکیده : یکی از مهمترین انواع سرطانها بوده که به عنوان سومین بدخیمی شایع تشخیص داده شده و دومین علت شایع مرگ و میر ناشی از سرطان (بعد از سرطان ریه) در سراسر جهان CRC(سرطان روده بزرگ) است. به طوری که باعث ایجاد 9/1 میلیون مورد مرگ در سراسر جهان در سال 2020 شده است. سرطان کلورکتال یک بیماری ژنتیکی چند عاملی است که در اثر انواع فعل و انفعالات بین عوامل ارثی، سبک زندگی، اپی ژنتیکی و محیطی ایجاد میشود. یکی از روشهای عملی برای پیشگیری، مدیریت و کنترل بدخیمیهایی مانند سرطان، بررسی وضعیت پروفایل بیان ژن است. در این مطالعه، سطوح بیان RNAهای طویل غیرکد کننده¬ی MIR3142HGوSLC12A5-AS1در نمونه¬های سرطان روده بزرگ در بیماران CRC با استفاده از آزمایش qPCR و ابزارهای بیوانفورماتیک ارزیابی شد. برای یافتن ژنهای جدید دارای تغییرات بیان در بیماران CRC، مجموعه داده ریزآرایه GSE110715 توسط نرم افزار R Studio آنالیز شد. آنالیز برهم کنش lncRNA-mRNA با استفاده از پایگاه داده آنلاین ENCORI منجر به شناسایی lncRNAهای دارای برهم کنش با mRNA شد. برای تایید نتایج حاصل از آنالیز ریزآرایه از پایگاههای داده آنلاین GEPIA2 و ENCORI استفاده شد. از ازمایشReal-time PCR برای ارزیابی تغییرات در سطح بیان RNAهای انتخابی استفاده شد. بر اساس تجزیه و تحلیل دادههای ریزآرایه، مشخص شد که MIR3142HGوSLC12A5-AS1در بیماران CRC نسبت به نمونههای کنترل دارای بیان بیشتر است. تجزیه و تحلیل برهمکنش LncRNA-mRNA نشان داد که lnc RNA SLC12A5-AS1وMIR3142GH برهمکنش قابل توجهی با یکدیگردارند. تجزیه و تحلیل دادههای PCR qRT- نیز نشان داد که هر دوی lncRNA MIR3142HG و lncRNA SLC12A5A-S1 در بیماران CRC دارای افزایش بیان هستند. ضمن اینکه آنالیز ROC نشان داد که میتوان تاحدی از این دو LncRNA جهت تشخیص زودهنگام CRC استفاده کرد. در مجموع نتایج نشان داد که این دو lncRNA میتوانند بر بیان یکدیگر تاثیر مثبت بگذارند و به افزایش ریسک یا پیشرفت سرطان CRC کمک کنند لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=14496 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت 25658 BIO gen 61 1402 پایاننامه دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی مرکزی اسناد مرجع غیر قابل امانت ![]()
بررسی تغییرات و همبستگی بیان RNA های طویل غیر کد کننده ی ITFG2-AS1 و MMP25-AS1 در نمونه های سرطان معده (1401) / محبی ، فاطمه، نویسنده
نوع مدرک: متون چاپی سرشناسه محبی ، فاطمه، نویسنده شماره بازیابی : BIO gen 40 عنوان : بررسی تغییرات و همبستگی بیان RNA های طویل غیر کد کننده ی ITFG2-AS1 و MMP25-AS1 در نمونه های سرطان معده عنوان موازی : Differential expression and correlation analysis of ITFG2-AS1 and MMP25-AS1 long non-coding RNAs in gastric cancer sample ناشر: دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی: اصفهان سال نشر : 1401 صفحه شمار: 63ص شابک/شاپا 24728 یادداشت پایان نامه کارشناسی ارشد:رشته ژنتیک شناسه افزوده : آبکار ، مرتضی، استاد راهنما زمان زاده ، زهرا، استاد مشاور توصیفگرها سرطان معده، lncRNA، ITFG2-AS1، MMP25-AS1، qRT-PCR، بیوانفورماتیک Gastric cancer, lncRNA, ITFG2-AS1, MMP25-AS1, qRT-PCR, Bioinformatics چکیده : سرطان معده رتبه دوم را در مرگ و میر ناشی از سرطان دارد. یکی از روش های عملی برای پیشگیری، مدیریت و کنترل بدخیمی هایی مانند سرطان، بررسی وضعیت پروفایل بیان ژن است. lncRNAها تنظیم کننده های مهم فرآیندهای سلولی هستند که این فرایندها معمولاً در سرطان معده به درستی تنظیم نمی شوند. بیان نابجای lncRNA ها با سرطان معده مرتبط است و lncRNA های خاصی در تشخیص و پیش آگهی نقش دارند. در این مطالعه، سطوح بیان RNA طولانی غیر کدکننده (lncRNA) ITFG2-AS1 و MMP25-AS1 در بیماران سرطان معده ارزیابی شد. در این بررسی، آنالیزهای بیوانفورماتیکی برای بررسی کیفیت نمونه ها و آنالیز تغییر بیان این lncRNA ها انجام شدند. RNA از نمونه های بافتی استخراج شدند و سنجش کمی آنها انجام شد. سپس سنتز cDNA و طراحی پرایمر ویژه برای هریک از lncRNA ها و ژن خانه داری (GAPDH) انجام شد و با استفاده از سیستم Real-Time PCR سطح بیان نسبی هر lncRNA بین بافت توموری و سالم بررسی شد. در نهایت تجزیه و تحلیل های آماری داده ها توسط GraphPad Prism انجام شد. آنالیز میکرواری نشان داد که نمونه های مورد بررسی دارای کیفیت مناسب بودند و این دو lncRNA دارای افزایش بیان معناداری در نمونه های بیمار نسبت به نمونه های سالم می باشند. به منظور تایید نتایج حاصل از آنالیز داده های microarray، از پایگاه داده ی ENCORI برای آنالیز تغییر بیان این lncRNA ها استفاده شد و نشان داد که بیان هر دو lncRNA در نمونه های سرطان معده نسبت به نمونه های سالم دارای افزایش بیان معنادار بودند. از ازمایشReal-time PCR برای ارزیابی تغییرات در سطح بیان lncRNA های انتخابی استفاده شد و نشان دهنده ی افزایش بیان معنادار ژن های ITFG2-AS1 و MMP25-AS1 در بیماران سرطان معده نسبت به نمونه های سالم بود. ارتباطی بین بیان ژن های ذکر شده با موقعیت های کلینیکوپاتولوژیک در نمونه های سرطان معده مشاهده نشد. به منظور بررسی پتانسیل بیومارکری (تشخیصی) lncRNA ها برای سرطان معده، آنالیز ROC بر داده های بیانی ژن های مطرح شده انجام شد و مشخص شد کهlncRNA ITFG2-AS1 می تواند به عنوان یک نشانگر زیستی قابل قبول برای نمونه های سرطان معده معرفی شود.
بر اساس آنالیز Pearson میان سطح بیان MMP25-AS1 و ITFG2-AS1 در نمونه های سرطان معده همبستگی مثبت معنادار قابل توجهی مشاهده می شود. این همبستگی بیانگر اثر احتمالی افزاینده ی بیان lncRNA های ذکر شده بر بیان یکدیگر است. بر اساس این مطالعه ی انجام شده، lncRNA های ITFG2-AS1 و MMP25-AS1 می توانند دو انکوژن مهم در بیماران سرطان معده محسوب شوند. از طرفی، ITFG2-AS1 می تواند به عنوان یک نشانگر زیستی تشخیصی مهم برای شناسایی زودهنگام افراد دارای ریسک ابتلا به بیماری سرطان معده معرفی شود. این دو lncRNA می توانند بر سطح بیان یکدیگر اثرگذاری داشته باشند و مجموعا در تغییر ریسک ابتلا به بیماری سرطان معده تاثیرگذار باشندلینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=13794 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت 24728 BIO gen 40 پایاننامه دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی مرکزی اسناد مرجع غیر قابل امانت
نوع مدرک: متون چاپی سرشناسه موسوی ، الهام سادات، نویسنده شماره بازیابی : BIO microb I 17 1402 عنوان : بررسی تولید پپتید های ضدباکتری از باسیلوس کوآگولانس عنوان موازی : Study of Antibacterial Peptides Production from Bacillus coagulans ناشر: دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی: اصفهان سال نشر : 1402 صفحه شمار: 97ص شابک/شاپا 25589 یادداشت پایان نامه کارشناسی ارشد: رشته میکروبیولوژی گرایش صنعتی شناسه افزوده : جلیلی ، مریم السادات، استاد راهنما آبکار ، مرتضی، استاد مشاور توصیفگرها باسیلوس کوآگولانس، کوآگولین، سابتیلوزین، پروتئین ضدمیکروبی، آنتی میکروبیال پپتید، مقاومت آنتی¬بیوتیکی، باکتریوسین Bacillus Coagulans, Antibiotic resistance, Antimicrobial Peptids, Bacteriosin, Coagulin, Subtilosin چکیده : در سالهای اخیر افزایش روزافزون مقاومتهای آنتیبیوتیکی میکروارگانیسمها و نیز عوارض جانبی ناشی از تجویز و مصرف نابجا و بیرویه آنتیبیوتیکها، پژوهشگران را به مطالعه و بررسی اثرات ضدمیکروبی پروبیوتیک¬ها راغب ساخته است. بیماریهای عفونی همراه با مقاومت چند دارویی، مشکل اصلی بهداشت عمومی در کشورهای در حال توسعه با افزایش مرگ و میر و عوارض هستند. جدای از تهدید مقاومت به چند دارو، چندین مطالعه تایید کردهاند که استفاده مداوم از آنتی بیوتیکها می تواند به میکروفلور مشترک انسان آسیب برساند. تمرکز تحقیقاتی برای یافتن جایگزین مؤثر برای مبارزه با این پاتوژن¬ها بدون تأثیر بر فلور طبیعی ضروری است. در این راستا استفاده از پروبیوتیک¬ها و ترکیبات متابولیکی طبیعی آن¬ها میتواند جایگزینی در صنایع مختلف غذایی و دارویی باشد. درمیان پروبیوتیک¬ها، باکتری باسیلوس کوآگولانس در تولید، ذخیره سازی، حمل و نقل و مدیریت بسیار پایدار است و آن را به کاندیدای مناسب¬تری برای فرمولاسیون های غذایی و دارویی تبدیل می¬کند. باسیلوس کواگولانس یکی از چندین گونهای است که اندوسپور تولید میکند که با کمک آن محیطهای با شرایط سخت را تحمل کند. پروتئینهای ضد میکروبی کوآگولین و لاکتوسپورین توسط این باکتری تولید می-شود. پپتیدهای ضدمیکروبی به طور سنتی به عنوان نگهدارندههای زیستی برای افزایش ماندگاری محصولات غذایی بدون به خطر انداختن خواص تغذیهای و ارگانولپتیک آنها استفاده میشوند.
در این پژوهش سویه باسیلوس کوآگولانس ATCC 7050 تهیه گردید و بر روی محیط نوترینت آگار کشت داده¬شد. بعد از انجام رنگ¬آمیزی و تست و تایید سویه، سویه از لحاظ فیزیولوژیکی بررسی و منحنی رشد آن رسم شد. همچنین محیط کشت جدیدی طراحی و تولید شد و میزان تولید پپتید در سه محیط¬ (دست ساز، NB، و MRS) با بررسی میزان خاصیت ضد میکروبی سوپرناتانت حاوی ماده ضد میکروبی بر علیه باکتری گرم مثبت استافیلوکوکوس اورئوس با استفاده از روش چاهک آگار مورد ارزیابی قرار گرفت و مقایسه شد. ماده ضد میکروبی تولیدی توسط دستگاه فریزدرایر تغلیظ شده و پایداری نمونه ها در دماهای مختلف و زمان¬های نگهداری مختلف بر اساس میزان خاصیت ضد میکروبی آنها مورد بررسی قرار گرفت. برای تعیین غلظت پروتئین نمونهها تست برادفورد گذاشته شد. علاوه بر آن بهترین زمان و دمای انکوباسیون تولید ماده ضد میکروبی و اثر آن روی سایر باکتری¬های بیماری¬زا ازجمله اشرشیاکلی، لیستریا منوسیتوژنز، آسینتوباکتر بومانی و کلبسیلا پنومونیه مورد بررسی قرارگرفت. پروفایل آمینواسیدی آن نیز با HPLC و حضور ژن¬های پروتئین¬های ضد¬میکروبی کواگولین، سوبتیلین و سوبتیلوزین با انجام PCR و با استفاده از پرایمرهای اختصاصی مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج نشان دادند که پست بیوتیک تولیدی توسط باسیلوس کوآگولانس روی باکتری¬های بیماری¬زای گرم مثبت بیشتر از باکتریهای گرم منفی اثر ضدمیکروبی نشان داد. محیط دست¬ساز استفاده شده در این پژوهش با استفاده از 5 درصد عصاره استخوان، 1 درصد پودر مخمر و 2 درصد آگار برای کشت باکتری¬های استافیلوکوکوس اورئوس، اشرشیاکلی و باسیلوس کواگولانس طراحی شد. بهترین روش تغلیظ نمونه ها روش فریزدرایر بود و از میان سه محیط کشت مورد بررسی، بر اساس نتایج بهدست آمده قطر هاله عدم رشد برای باکتری استافیلوکوکوس اورئوس در محیط دست¬ساز (14 میلی متر بعد از تغلیظ نمونه) بهترین نتیجه را در مقایسه با قطر هاله عدم رشد پپتید ضدمیکروبی تولیدی در محیط های NB (12 میلی متر) و MRS (11 میلی متر) داشت که با نتایج حاصل از اندازهگیری میزان پروتئین همخوانی داشت. این پروتئین با میزان دوبرابر (30 میکرولیتر) روی باکتری¬های بیماری¬زایی مثل اشرشیاکلی(قطر هاله عدم رشد 12 میلی متر)، لیستریامنوسیتوژنز (قطر هاله عدم رشد 15 میلی متر)، آسینتو باکتر (قطر هاله عدم رشد 7 میلی متر) و کلبسیلاپنومونیه (قطر هاله عدم رشد 6.5 میلی متر) اثر ضدمیکروبی نشان داد. نتایج بررسی پایداری نشان داد که بهترین شرایط نگهداری برای سوپرناتانت حاوی پپتید ضدمیکروبی در دمای 20- درجه سانتیگراد و به مدت 4 هفته بود و نیز تا دمای 50 درجه سانتیگراد برای مدت 30 دقیقه فعالیت ضد میکروبی را حفظ نموده و مقاومت دمایی دارد. تولید پپتید ضدمیکروبی در فاز سکون باکتری بود و بهترین شرایط برای تولید پپتید ضدمیکروبی و در محیط دست¬ساز در دمای 37 درجه سانتیگراد و بعد از 48 ساعت بدست آمد. طیق نتایج HPLC نیز بیشترین میزان آمینواسید نمونه مربوط به آمینواسید لیزین بود و نتایج PCR نیز حضور باند بین 3000 - 3500 جفت بازی که مربوط به کواگولین است و باند 250-300 جفت بازی که مربوط به سابتیلوزین است را در باسیلوس کوآگولانس ATCC7050 ثابت کرد. توالی باند سابتیلوزین به میزان 100 درصد با ژن سابتیلوزین در گونه Bacillus sp.MD-5 و Bacillus sp.JS مشابهت داشت.
در مجموع محیط دست ساز در این مطالعه با وجود قیمت پایینتر نسبت به دو محیط دیگر، دارای کارایی خوبی در تولید پپتید ضد میکروبی بود. خصوصیات ضد میکروبی با طیف وسیع برعلیه تعداد زیادی از باکتریهای گرم مثبت و گرم منفی و نیز مقاومت بالای آن در برابر دما و قابلیت نگهداری طولانی پپتید تولید شده در باکتری باسیلوس کواگولانس ATCC 7050 ، آن را کاندید مناسبی برای استفاده در محصولات پروبیوتیک مینمایدلینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=14425 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت 25588 BIO microb I 17 1402 پایاننامه دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی مرکزی اسناد مرجع غیر قابل امانت ![]()
بررسی سویههای ووهان و انگلیسی سارس-کوو-2 از طریق تعیین توالی ژنی در بیماران مبتلا به کووید-19 با مشکلات گوارشی (1401) / پورجلالی ، حسام، نویسنده
نوع مدرک: متون چاپی سرشناسه پورجلالی ، حسام، نویسنده شماره بازیابی : BIO microb 39 عنوان : بررسی سویههای ووهان و انگلیسی سارس-کوو-2 از طریق تعیین توالی ژنی در بیماران مبتلا به کووید-19 با مشکلات گوارشی عنوان موازی : Evaluation of Wuhan and UK strains of SARS-CoV-2 by sequencing in COVID-19 patients with gastrointestinal problems ناشر: دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی: اصفهان سال نشر : 1401 صفحه شمار: 60ص شابک/شاپا 24673 یادداشت پایان نامه کارشناسی ارشد :رشته میکروبیولوژی گرایش میکروب بیماری زا شناسه افزوده : محمدی اصل ، جواد، استاد راهنما قاسمی ، سید مهدی، استاد راهنما آبکار ، مرتضی، استاد مشاور توصیفگرها COVID-19، توالی اگزوم، بیماری عفونی COVID-19, exome sequencing, Digestion چکیده : همهگیریهای ویرانگر، مانند بیماری کووید-19، میتواند گواهی قوی بر دانش ما درباره عوامل ژنتیکی و تکاملی حساسیت و شدت بیماریهای عفونی ارائه دهد. یکی از قابل توجه ترین جنبه های چنین شیوعی، تنوع خیره کننده بین فردی است که در دوره عفونت مشاهده می شود. در دهههای اخیر، پیشرفتهای عظیمی در زمینه ژنتیک انسانی بیماریهای عفونی صورت گرفته است و تعداد فزایندهای از عوامل ژنتیکی انسانی گزارش شدهاند که تا حد زیادی تنوع مشاهده شده برای تعداد زیادی از عوامل عفونی را توضیح میدهند. با این حال، درک ما از مکانیسمهای سلولی، مولکولی و ایمنیشناختی زیربنای چنین تفاوتهایی بین افراد و گروههای قومی، بسیار محدود است. در این مطالعه جنبه های مختلف ژنتیکی و همچنین پروتوکل های ارائه شده جهت افتراق و تشخیص کووید 19 اجرا گردید. گروه مورد مطالعه شامل 2 فرد مبتلا کووید 19، مجموعه 30 نفر با نسبت خانوادگی و غیرخانوادگی بود. گروه کنترل شامل تعدادی از افراد کاملا سالم خانواده میباشد که تست های ژنتیکی فقدان ناهنجاری های ژنتیکی در آن ها را اثبات کرده است.
طیف گسترده ای از ژنوم گروه هدف (661 ژن) جهت ردیابی ناهنجاری های ژنتیکی مرتبط با کرونا بررسی گردید. نتیجه بررسی توالی یابی ژنهای SARS COV 2 نشان داد که بعد از استخراج از روی محصول cDNA ساخته شد و به منظور انجام تست توالییابی سنگر که با دستگاه HITACHI در آزمایشگاه نورژن انجام شد به بخش سکانس ارجاع داده و با استفاده از برنامه کروماس (Chromas) آنالیز و پس از خوانش توالی سکانس توسط پرایمر (F،R) و بررسی نتایج توالییابی، وجود تغییر جهش c.A1503T:p.N501Y در خانواده تایید گردید و بعد از انجام آنالیزهای primary، secondary و tertiary بر روی دادههای حاصل از توالییابی کل اگزوم و بر اساس مقایسه واریانتهای حاصله c.A1503T:p.N501Y در SARS COV2 ژن کاندید برای بیماری کرونا، یک تغییر بدمعنی شناسایی شد. براساس مطالعه ما، بررسی جامع ژنتیکی نظر به ژن با واریانتSARS COV 2 , c.A1503T:p.N501Y دخیل در جهش کرونا UK، و بررسی مشکل گوارشی در ایران انجام نشده نبود و مطالعات تنها درباره بررسی انواع الگوی کرونا صورت گرفته است. لذا در این تحقیق سعی بر آن بوده است، تا با به کارگیری تکنیکهای جدید و پیشرفته موثر، جهشهای جدید مسئول در بیماری های ناشناخته و عوارض آن را مشخص گردد. بدیهی است که شناسایی ژنها و به تبع آن جهشهای عامل بیماری ، به آشکار شدن ساختار ژنتیکی بیماری و متعاقباً ارتقای روشهای پیشگیری و مشاوره کمک بسزایی خواهد نمودلینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=13748 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت 24673 BIO microb 39 پایاننامه دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی مرکزی اسناد مرجع غیر قابل امانت ![]()
بررسی و مقایسه تاثیر نانوادجوانت های کلسیم فسفات،ژلاتین،گلایسین و کیتوزان در ایمنی زایی پروتئین کایمریک بروسلا (1403) / درخش ، معصومه سادات، نویسنده
نوع مدرک: متون چاپی سرشناسه درخش ، معصومه سادات، نویسنده شماره بازیابی : BIO gen 64 1403 عنوان : بررسی و مقایسه تاثیر نانوادجوانت های کلسیم فسفات،ژلاتین،گلایسین و کیتوزان در ایمنی زایی پروتئین کایمریک بروسلا عنوان موازی : Evaluation and comparison of four nanoadjuvants of calcium phosphate, gelatin, glycine and chitosan on the immunogenicity of brucella chimeric protein ناشر: دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی: اصفهان سال نشر : 1403 صفحه شمار: 81ص شابک/شاپا 25696 یادداشت پایان نامه کارشناسی ارشد: ژنتیک شناسه افزوده : زمان زاده ، زهرا، استاد راهنما آبکار ، مرتضی، استاد مشاور توصیفگرها پروتئین کایمریک، بروسلا، ژلاتین، گلایسین، کیتوزان، کلسیم فسفات Chimeric protein, Brucella, Gelatin, Glycine, chitosan, Calcium phosphate چکیده : بیماری بروسلوز که با نام تب مالت نیز شناخته می شود، از جمله مهمترین و رایج ترین بیماری های مشترک در بین دام و انسان است که باعث خسارات اقتصادی فراوانی نیز می شود. عامل ایجاد کننده این بیماری باکتری گرم منفی درون سلولی موسوم به بروسلا می باشد.
به دلیل نبود روش های تشخیص و درمان قطعی امکان ریشه کن شدن این بیماری در بسیاری از نقاط جهان تاکنون ممکن نشده و روند شیوع بروسلوز در جهان، در حدود سالانه 500000 هزارنفر گزارش شده است. از آنجایی که راهکار های پیشگیرانه بهترین رویکرد حال حاضر است و هیچ واکسن انسانی برای کنترل بروسلوز وجود ندارد، تمرکز بر توسعه واکسن های دامی بهترین روش برای جلوگیری از گسترش بیماری می باشد. واکسن های تجاری که برای استفاده در دسترس هستند از نوع تخفیف حدت یافته یا غیر فعال می باشند که اگرچه قادرند از گسترش وسیع بیماری جلوگیری کنند اما معایبی به همراه دارند. کاهش تولید شیر، بالابردن امکان سقط جنین در دام و احتمال بیماری زایی برای انسان از جمله مشکلات واکسنهای دامی حال حاضر است. امروزه توسعه واکسن با تمرکز بر اهداف آنتی ژنیک در ساختار پاتوژن بجای استفاده از کل ارگانیسم، در فرمولاسیون واکسن قرار گرفته است که معرف نسل جدید واکسن ها یعنی واکسن های زیرواحدی است. این واکسنها ایمن تر و مقرون به صرفه تر هستند اما ایمنی زایی آنها به نسبت دیگر رده ها پائین تر است و نیازمند همراهی ادجوانتها برای القای پاسخ های قوی تر و پایدارتر می باشند.
هدف از این مطالعه بررسی ایمنی زایی یک پروتئین کایمریک متشکل از Urease و Omp19 از بروسلا به همراه نانوادجوانت های کلسیم فسفات، کیتوزان، ژلاتین و گلایسین به عنوان نانوواکسن در مدل آزمایشگاهی موش بود. از این رو پروتئین کایمریک در میزبان بیانی اش باکتری E.coli BL21 (DE3) بیان و بعد از طی مراحل خالص سازی، با نانوذرات مذکور ترکیب و به گروه های موش تزریق شد. در نهایت بعد از سنجش تیتر آنتی بادی، موش ها با سویه بیماری زای B.melitensis 16 M به چالش کشیده شدند و نتایج بیانگر سطح افزایش یافته آنتی بادی IgG برعلیه پروتئین کایمریک نوترکیب U-Omp19 در تمام گروه های مدل موش ایمن شده بود. تعیین نسبت ایزوتایپ آنتی بادی IgG2a/IgG1 در گروه در تمامی گروه ها نشان دهنده القای ایمنی هومورال (Th2) و در گروه های دارای ژلاتین و گلایسین ایمنی ترکیبی را نشان داد. اما با افزوده شدن نتایج تست ارزیابی پاسخ های سایتوکاین، مشخص شد که تمامی گروه ها القای ایمنی ترکیبی از هردو نوع Th1 و Th2 را داشته اند به جز ژلاتین که صرفا القای هومورال را داشته است. نتایج مرحله چالش با سویه بیماری زا نیز اثر حفاظتی برتر استفاده از نانوذرات کلسیم فسفات را علیه عفونت بروسلا نشان داد. در مجموع داده های حاصل از این مطالعه نشان داد که فرمولاسیون این پروتئین کایمریک در ترکیب با نانوادجوانت های کلسیم فسفات، گلایسین و کیتوزان می تواند کاندید مناسبی علیه بیماری بروسلوز باشدلینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=14532 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت 25696 BIO gen 64 1403 پایاننامه دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی مرکزی اسناد مرجع غیر قابل امانت ![]()
بررسی و مقایسه تاثیر چهار نانو ادجوانت کلسیم فسفات، ژلاتین، گلایسین و کیتوزان در ایمنی زایی پروتئین Omp19 و اوره آز بروسلا (1402) / مختاری ، آذین، نویسنده
نوع مدرک: متون چاپی سرشناسه مختاری ، آذین، نویسنده شماره بازیابی : BIO gen 57 1402 عنوان : بررسی و مقایسه تاثیر چهار نانو ادجوانت کلسیم فسفات، ژلاتین، گلایسین و کیتوزان در ایمنی زایی پروتئین Omp19 و اوره آز بروسلا عنوان موازی : Investigating and comparing the effect of four nano adjuvants Calcium phosphate, Gelatin, Glycine and Chitosan on the immunogenicity of omp19 and urease proteins of Brucella ناشر: دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی: اصفهان سال نشر : 1402 صفحه شمار: 88ص شابک/شاپا 25583 یادداشت پایان نامه کارشناسی ارشد :رشته ژنتیک شناسه افزوده : زمان زاده ، زهرا، استاد راهنما آبکار ، مرتضی، استاد مشاور توصیفگرها بروسلوز، واکسن، پروتئین نوترکیب، نانوذرات، ایمنی¬زایی : Brucellosis, vaccine, recombinant protein, nanoparticles, immunogenicity چکیده : بیماری بروسلوز یا تب مالت، یکی از بیماری¬های مشترک بین انسان و دام می¬باشد که عامل اصلی آن گروهی از باکتری¬های درون سلولی به نام بروسلا است. این بیماری به علت ایجاد سقط جنین در دامها، کاهش تولید شیر، ناباروری دامهای مبتلا و همچنین ابتلای انسان به بیماری تب مالت، همواره از دو بعد اقتصادی و بهداشتی مورد توجه قرار میگیرد. یکی از راههای کنترل این بیماری واکسیناسیون دامها می-باشد. در حال حاضر واکسن¬های تجاری موجود از نوع تخفیف حدت یافته هستند که دارای معایبی مانند کاهش تولید شیر در دام¬ها، سقط جنین در دام¬های باردار، بیماری زایی در انسان هستند، به همین خاطر واکسن¬های زیر واحدی می¬توانند جایگزین مناسبی برای این دسته از واکسن¬ها محسوب شوند. با اضافه کردن ادجوانت¬ها میتوان ایمنی¬زایی واکسن¬های زیر واحدی را افزایش داد. یکی از کاربردی¬ترین ادجوانت¬ها در واکسیناسیون، نانوذرات می¬باشند. هدف از این مطالعه، بررسی ایمنی¬زایی پروتئین نوترکیب حاوی آنتی¬ژن¬های Omp19 و اوره آز باکتری بروسلا به همراه نانوذرات کلسیم فسفات، ژلاتین، گلایسین و کیتوزان در مدل موشی است. بدین منظور ابتدا پروتئین¬های مورد نظر در باکتریE. Coli BL21 (DE3) بیان شد و پس از تخلیص به میزان کافی با یکدیگر ترکیب شدند و در نهایت پروتئین به دست آمده با نانوذرات مخلوط گردید. گروه¬های موشی به پنج دسته شامل گروه¬های واکسینه شده با پروتئین و نانوذره کلسیم فسفات، پروتئین و نانوذره ژلاتین، پروتئین و نانوذره گلایسین، پروتئین و نانوذره کیتوزان و پروتئین بدون ادجوانت تقسیم شدند. واکسیناسیون بصورت زیر جلدی و طی سه مرحله صورت گرفت. ده روز پس از هر مرحله تزریق خون¬گیری انجام شد و سپس تیتر آنتی¬بادی بررسی گردید و در پایان، موشهای واکسینه شده با سویه ویرولانس بروسلا ملیتنسیس M16 به چالش کشیده شدند. در تمامی گروه¬های موشی ایمن شده با فرمول پروتئین نوترکیب به همراه ادجوانت تیتر پاسخ¬های آنتی بادی IgG افزایش چشمگیری نسبت به گروه واکسینه شده با پروتئین¬های بدون ادجوانت داشت، که این نتایج نشانگر کارایی نانوذرات استفاده شده به عنوان ادجوانت در واکسن نوترکیب بود. نتایج چالش با سویه ویرولانس نشان داد نانوذرات کلسیم فسفات بیشترین حفاظت را در برابر سویه ویرولانس ایجاد کردند و نتایج سنجش سایتوکاین¬ها بیانگر القای پاسخ Th1-Th2 در گروه ایمن شده با نانوذرات گلایسین و کیتوزان در هر دو آنتی ژن بود. در مجموع این مطالعه نشان داد استفاده از پروتئین نوترکیب به همراه نانوذرات جایگزین ایمن برای واکسن¬های تجاری موجود علیه بیماری بروسلوز محسوب ¬می¬شود و فرمولاسیون کوکتل آنتی ژن¬ها به همراه نانو ذرات می¬تواند کاندید امیدوار کننده¬ای برای این دسته از واکسن¬ها باشد لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=14420 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت 25583 BIO gen 57 1402 پایاننامه دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی مرکزی اسناد مرجع غیر قابل امانت ![]()
بررسی و مقایسه تاثیر چهار نانوادجوانت آلومینیوم هیدروکساید، سلنیوم، کلسیم فسفات و اکسیدآهن در ایمنی زایی پروتئین کایمریک بروسلا (1401) / گودرزی ، طاهره، نویسنده
نوع مدرک: متون چاپی سرشناسه گودرزی ، طاهره، نویسنده شماره بازیابی : BIO gen 26 عنوان : بررسی و مقایسه تاثیر چهار نانوادجوانت آلومینیوم هیدروکساید، سلنیوم، کلسیم فسفات و اکسیدآهن در ایمنی زایی پروتئین کایمریک بروسلا عنوان موازی : Evaluation and comparison of the effect of four nanoadjuvants of Aluminum Hydroxide, Selenium, Calcium phosphate and Iron Oxide on the immunogenicity of Brucella chimeric protein ناشر: دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی: اصفهان سال نشر : 1401 صفحه شمار: 92ص شابک/شاپا 24572 یادداشت پایان نامه کارشناسی ارشد: رشتهزیست شناسی سلولی مولکولی گرایش ژنتیک شناسه افزوده : فصیحی-رامندی ، مهدی، استاد راهنما زمانزاده ، زهرا، استاد راهنما آبکار ، مرتضی، استاد مشاور توصیفگرها بروسلا، پروتئین کایمریک، کلسیم فسفات، هیدروکسیدآلومینیوم، سلنیوم، اکسیدآهن Brucella, Chimeric protein, Calcium phosphate, Aluminum hydroxide, Selenium, Iron oxide چکیده : بیماری بروسلوز یا تب مالت، یکی از رایجترین بیماریهای مشترک بین انسان و دام میباشد که عامل اصلی آن، گروهی از باکتری¬های درون سلولی به نام بروسلا می¬باشد و سالانه بیش از نیم میلیون نفر را مبتلا میکند. همچنین این باکتری به علت بیماریزایی در حیوانات اهلی و دامها، موجب خسارات اقتصادی زیادی میشود. درحال حاضر بهمنظور کنترل این بیماری، از واکسنهای تجاری تخفیف حدت یافته و یا غیرفعال استفاده میشود؛ با این حال، بهعلت برخی معایب این سویه از واکسنها مانند بیماریزایی در انسان و سقط جنین در حیوانات باردار، ناباروری و کاهش تولید شیر استفاده از آنها محدود شده است. واکسنهای زیرواحدی بهعنوان یک استراتژی جایگزین در نظر گرفته میشوند اما بهعلت ایمنیزایی ضعیف، نیازمند همراهی با ادجوونتها میباشند. نانوذرات یکی از پرکاربردترین ادجوونتهای مورد استفاده در واکسیناسیون میباشند. هدف از این مطالعه بررسی ایمنیزائی پروتئین کایمریک حاوی آنتیژنهای trigger factor، Omp31 و Bp26 از بروسلا (TOB) به همراه نانوذرات کلسیمفسفات (CaPNPs)، هیدروکسیدآلومینیوم (AHNPs)، سلنیوم (SeNPs) و اکسیدآهن (IONPs) به عنوان نانوواکسن در مدل موشی بود. بدین منظور، پروتئین کایمریک در باکتریE. Coli BL21 (DE3) بیان شد و پس از تخلیص با نانوذرات مخلوط گردید. تیتر آنتیبادی در خون اندازهگیری شد و در پایان، موشهای واکسینه شده با سویه ویرولانس بروسلا ملیتنسیس 16M به چالش کشیده شدند. نتایج مؤید افزایش تیتر آنتی¬بادی (IgG) علیه پروتئین کایمریک در تمامی گروه¬های موشی واکسینه شده با نانوواکسن بود. تعیین نسبت ایزوتایپ IgG2a/IgG1 در گروههای AHNP-TOB ,IONP-TOB و SeNP-TOB بیانگر القای پاسخ ایمنی همورال (Th2) بود؛ در حالی که گروهCaPNP-TOB توانست پاسخ¬های قوی ایمنی سلولی (Th1) را برانگیزد. نتایج چالش نیز نشان داد گروه نانوذرات CaP بیشترین سطح ایمنی محافظتی را در برابر عفونت بروسلا ایجاد کردند. درمجموع این مطالعه نشان داد که فرمولاسیون پروتئین کایمریک با نانوذره کلسیم فسفات میتواند کاندید واکسن امیدوارکنندهای علیه بیماری بروسلوز باشد لینک ثابت رکورد: ../opac/index.php?lvl=record_display&id=13647 زبان مدرک : فارسی
شماره ثبت شماره بازیابی نام عام مواد محل نگهداری بخش وضعیت ثبت وضعیت امانت 24572 BIO gen 26 پایاننامه دانشگاه شهید اشرفی اصفهانی مرکزی اسناد مرجع غیر قابل امانت
